بلوچستان به سبب موقعیت خاص جغرافیایی و وجود موانعطبیعی که بین بلوچستان و نواحی اطراف ان وجود دارد ازقبیل کویر ها و بیابان لوت در غرب و شمال غرببلوچستان و وجود مناطق صحرایی جنوب قندهار و در پس اینصحراها خشک وبی آب وعلف سلسله کوههای مرتفع و خشک هموارهچون سد هایی مستحکم بوده اند که قوای هر نیروی مهاجمی را بهتحلیل می برد و در تنگه ها و گذرگاههای کوهستانی داخلبلوچستان فرصت قلع و قمع هر لشکری را به مدافعان میداد .
این شرایط خاص سبب شده بود تااین منطقه همواره بعنوان پناهگاهی امن برای آوارگان و فراریان از دستحکام درآید . وجود گروههای خوارج در سده های اولیه هجری و قلاعاسماعیلیه در سده های میانه ، هجوم آوارگان ترک و غز در بحبوحه ایلغار مغول و کوچ شورشیان نکودری در زمان تسلط مغولان بر ایران همواره این منطقهرا به عنوان بهشت فراریان معرفی می نمود .
در پس این مهاجرتها وجود تنوع قومی و نژادی را برایمکران به ارمغان آورده است . در این میان و از بیناین مجموعه قبایلگروهها و قبایل عربی النسل توانسته بودند برای خود وجهتمایزی خاص قایل شوند . این مقاله در پی معرفی قبایل عربی مکران است .
تاریخ بلوچستان همانند گذشته بسیاری از اقوام با روایتهای و یا اشعار امیخته شده است از اشعار حماسی معروفبلوچی شعربلوچی حسب و نسب سروده میر جلال خان است که راوی تاریخ و گذشته قوم بلوچ را روایت میکند این شعر در مجموعه ای که توسط روزرنامه نگار انگلیسیلانگ. ایم . دیمزنی در قرن نوزدهم تحت عنوان « بلوچ قدیم شاعری» در لندن به چاپ رسیده و توسط میر خدابخش مری بجارانی دردهه 60 قرن بیستم میلادی به اردو ترجمه شده است .
شعر مزبور که توسط دیمزنی متعلق به سالهای 1300 میلادی تشخیص داده شده است . شاعر خود رااز اولاد امیر حمزه معرفی می کند .اما مشخص نمیکند منظور وی از امیرحمزه کدام امیر حمزه است . این شعر که ترجمه ان به فارسی چنین است :
«از سرزمین حلب برخاسته ایم و در پی واقعهکربلا بسوی ( مکران) بمپور مهاجرت نموده ایم . پس از ان درسیستان اقامت کردیم .در ان زمان پادشاه سیستان شمس الدینبود که رفتاری دوستانه با بلوچها داشت . تا اینکه بدرالدین حاکم شد واو با بلوچها سر ناسازگاری داشت . سردار تمام بلوچها جلال خانهمراه با 44 قبیله از سیستان بسوی سواحل گرم کیچ رهسپار شدند.»
در این روایت که داستان مهاجرت قومی بلوچها به رهبری قبیله رند و لاشار است اشاره ای به هویتعربی طوایف رند و لاشار دارد که خواستگاه انانرا حلب درشامات ( سوریهفعلی)میداند که در پی مهاجرتی طولانی سرانجام به مکران و کیچ رسیدهاند . شاعر در پی این روایت 44 قبیله را همراه با قلمرو وپراکندگی انها در مکران مشخص می کند .
" alt="" />
پزوهشگر انگلیسی دیگر جی. پی. تیت در کتاب خود « قدیم بلوچستان» کهتوسط پرفسور انور رومان به اردو ترجمه شده ذکر میکند: بسیاری از قبایل بلوچ علی رغم اطلاق بلوچ بودن خود را عربیالنسل می دانند . تیت علاوه بر اذهان بر این مطلب در طبقه بندی ساختار اجتماعی مکران و دسته بندی، قبایل را به 4 طبقه یاذات تقسیم می کند و در بین ذات یا طبقه اول دوطایفه گچکی و بلیده ای را ذکر میکند . وی گچکی ها را دارای ریشههندی میداند . اما برای قبیله بلیده ای که قبل از ظهور گچکی ها انها را حاکم کل مکران می داند هویت عربی قایل است . تیت در صفحه 234 کتاب در باب تاریخ مکران ذکر میکند « تا اوایل قرن 16 تاریخ مکران پس از حملهغزنویان در پرده ابهام فرو رفته است و تا زمان موخر الذکر که ملوکالطوایف بر مکران حاکم بودند و لغت ملک از کلمه عربی به معنای حاکم گرفته شده است .در این دوره قبیله بلیده ای نمایان ترین قبیله بود . قبیله بلیده ایتوانستند ملوک الطوایف را شکست داده و کل بلوچستان را متحدنمایند و تحت سیطره خود قرار دهند. .» تیت به نقل از راس روایت میکند« براساس تحقیقات راس خاطره بعضی از سرداران این قبیله تااینک نیز در خاطر ه مردم کیچ موجود است و پیر مردان مکران دوره حکمرانی شاه بلار(بلال) بلیده ای را به یاد میآورند که بر یک قلمرو وسیع شامل کل ( از بیله و جهلاوان در شرق تا فنوج وگه در غرب )مکران حکومت می کرد . راس این موضوع را در سال1868 میلادی ذکر میکند و این مسجل است که شاه بلار(بلال) در حدود سال1729 بر سر اقتدار بود . این دوره همزمان است باسلسله جنگهای ایران و افغان اما ده سال بعد اقتدار بلیده ای ها توسط گچکی ها خاتمه داده می شود.»
اما در مكرانطایفه جدگال از همه سردارتر می باشد
تیت با قراردادان بلیده ای ها جزء ذات اول و برترمکران قبیله بلیده ای را دارای هویت عربی و عرب النسل ذکر میکند
تیت با لیست کردن قبایل و طوایفمکران به ذاتهای مختلف از بین ذات و طبقه دوم قبیله رندرانیز جزء قبایل عرب ذکر میکند و یاد اور میشود انان یکشاخه از قبیله رند ساکن کچی هستند .وانان خود را عربالنسل می دانند و در مکران غربی درناحیه مند( نزدیک مرز ایران وپاکستان) سکنی دارند و از مالیات عوارض حکومتیمعافهستند و به تمرد از قانون معروف و موجب ترس و وحشت قبایلقانونمند همسایه را فراهم نموده اند تیت علاوه بر رندها قبیلهنوشیروانی ، هوت ومیر واری را نیز در طبقه (ذات) دوم قرارمی دهد .
تیت علاو بر این دو قبیله فقطیک قبیله را از قبایل مکران دارای ریشه عربی می داند و ان قبیلهشه زاده یا شیخ زاده است تیت این قبیله را در طبقه (ذات) سوم قرار میدهد. تیت یاداور می شود « شه زاده از قبایل خوش کردار و باسلیقه هستند نسلا" عرب بوده و و اول در سند ساکن بوده اند و سپس به مکران مهاجرت کرده و در جیونی و دشت مقیم شده اند . دربلوچستان ایران در باهو سکونت اختیار کرده اند
تحقیق ترجمه و تالیف : یوسف محتشمی